درس چهارم
تلقین به نفس (قسمت دوم)
در جزوه ی سوم اصولی را یاد گرفتیم و با تلقین به نفس آشنایی پیدا کردیم. حال به آموزش خود ادامه میدهیم. هرچیزی را که طالب باشیم اگر وجود نداشته باشد و در دسترس قرار نگیرد، اجباراً از مشابه آن استفاده خواهیم کرد. این مشابه را که به اجبار قبول میکنیم خودمان انتخاب نکرده ایم بلکه دیگری با آشنایی قبلی که از آن دارد به ما معرفی می کند. در نتیجه ی تلقین ایشان، در ما ایجاد القاء کرده و آن را قبول میکنیم.
در تلقین به طور کلی آماده کردن طرف یا معمول برای قبول کردن آن زمینه ی تلقین پذیری را باید در نظر گرفت. پس یکی از اساسی ترین شرط در عمل تلقین، زمینه پذیرش آن است که به نام تلقین پذیری می شناسیم. پذیرش تلقین، آماده کردن طرف (معمول) برای پذیرش در این دانش خود یک هنر است. این هنر را باید آموخت و با مهارت آن را به کار گرفت.
برای خواب کردن اصولی را میشناسیم که یک یک به آنها اشاره می کنم. برای تلقین، کسی را روی صندلی راحت مینشانم و به او میگویم (بخواب… در تمام اعضای بدنتان آرامش احساس میکنید، بخواب بخواب.
همچنین برای وصول به نتیجه به تلقینات خود اضافه میکنیم:
کاملاً راحت هستید. احساس آرامش میکنید. بخوابید، راحت بخوابید.
آیا با این گفتار و با این تلقین میتوان به طور ساده یکی را بخواب برد. شاید از صد نفر بتوان دو نفر را خواب کرد. با این کیفیت از کار خودمان نتیجه مثبتی نخواهیم گرفت. لازم است از طریقه ی دیگری استفاده کنیم. برای هیپنوتیزم شخصی را روی صندلی مینشانیم به او میگوییم: به این نقطه نگاه کنید. راحت هستید.
در این موقع چراغی را که نورش بی اندازه زیاد است یا طبلی که صدای آن بی نهایت بلند است روشن میکنیم یا به صدا در میآوریم. شخص معمول در این وضع چه حالتی پیدا خواهد کرد؟ آیا به ما نخواهند گفت که ممکن است این عمل، ایجاد ناراحتی هایی در معمول بکند.
برای این که در هیپنوتیزم موفقیتی حاصل شود عده ای از دانشمندان، روانشناسان و دکترها، مطالعه کرده و ابتکاراتی بخرج داده و وسایلی نیز ساختند، چون دیسک هیپنوتیک و آینه ی گردان از این قبیل وسایل گوناگون که میتوان با آنها سوژه رابخواب برد. آن وقت اشاره میکنند باید سوژه دارای چه شرایطی و چه امراض و بیماری باشد تا بخواب رود. این نیز محرز است که عده ی کمی را میتوان با این طریق خواب کرد. بخصوص اگر بیماری داشته باشند کار مشکل تر خواهد شد. همین صدا و نور هم ممکن است ناراحتی هایی در معمول به وجود آورد.
پس ما نیاز به وسایل دیگر و راههای دیگر داریم تا بتوانیم در کار خود موفقیت پیدا کنیم. این دانش همانا خودشناسی و خودسازی است که در این جا با نام (مانیه تیزم) معرفی میشود. در ریشه، همان فلسفه و معرفت و دانش شرق است که به غرب کشیده شده است. آنانی که میگویند هیپنوتیزم مدرن شده ی مانیه تیزم است، کاملاً در اشتباه اند. عرفان و معرفت مشرق زمین است که غربی ها از آن استفاده کرده و با تغییر حال و احوال نامی بر آن گذاشته و به خود اختصاص داده اند. بالاخره با تحت تأثیر گرفتن سوژه و ایجاد القاء در وی و نگاه کردن به یک نقطه ی ثابت به راحتی میتوانیم اشخاص سالم را به خواب ببریم. این موضوع خوابهای مرکب یا مخلوط را به یاد می آورد که در کتابهای خود (نقطه ی سیاه) و (هیپنوتیزم و تلقین) به آن اشاره کرده ام که میتوانید کتابها را از بخش پشتیبانی سایت دریافت کنید.
پس اصل و اساس این علم و دانش خودشناسی، قدرت مغناطیسی است که باید با انجام تمرینات و به مرور زمان آن را یاد گرفت.
…