سخنرانی – داستان حکمت آموز
شاگردان استاد «گانگ تِمما»(Gung Tem ma) مردم را دعوت به جلسهای کرده بودند تا استاد برای ایشان صحبت کند. استاد […]
شاگردان استاد «گانگ تِمما»(Gung Tem ma) مردم را دعوت به جلسهای کرده بودند تا استاد برای ایشان صحبت کند. استاد […]
یکی از اساتید ذن بهنام «رهایما تِه»(Rahaima Te) مدتها شاگردان خود را آموزش داده بود. شاگردان چنان جذب راه او
شاگردان استاد «کونگ فو تسه»(Kunh Fu Tse) برخلاف دستورات استاد خود مبنی بر تلاش و کار هر چه بیشتر، برای
استاد «کانگ دِرای»(Kung Dray) تقاضای استادی معبدی را در میانۀ شرق چین نموده بود. پس از چندی، افرادی به نمایندگی
زمانی، عدهای از پیروان راه استاد «کونگ فو تسه»(Kung Fu Tse) که از حکیمان بزرگ چینی بود، برخلاف اصول و
استاد «کونگ دِاری»(Kung Dray) به تناسب توان هر یک از رهروان، وظیفهای در اداره معبد (محل عبادت- عبادتگاه) برای ایشان
استادی باتجربه، در جمع رهروان خویش، از رنجها و مصائبی که بر وی و دیگر پیامآوران و راهبران طریقتهای گوناگون
«چین دا»(Chin da) از استادان ذن در سرزمین چین بود. او بسیار دانا و آیندهنگر بود، به طوریکه او را
استاد «بونگ سو هان»(Bong Soo Han)، با قد متوسط و موهای خاکستری رنگ، اهل کشور کُره است. در گفتار و
زمانی، هنگامیکه استاد ذن «چونین مان»(Chonin man) برای شاگردانش سرود نشاطآور میخواند، جوانیکه دانشجوی رشتۀ فلسفه بود، بر آنها وارد