سوپ ترش + داستان ذن
در دِیر، محل عبادت راهبان (بان کی Bankei)، راهبی آشپز به نام «دای ریو» (Dairyo) تصمیم گرفت از هر جهت […]
در دِیر، محل عبادت راهبان (بان کی Bankei)، راهبی آشپز به نام «دای ریو» (Dairyo) تصمیم گرفت از هر جهت […]
استاد چینی ذن به نام “هیآ کوجو” Hakuo ، حتی در سن هشتاد سالگی نیز مثل رهروان خود کار میکرد.
روزی از روزها یکی از اساتید دانشگاه برای طرح چند سئوال نزد «نان ئین»(Nan in)، استاد ذن ژاپنی رفت. “نان
گُل آفتابگردان رو به نور میچرخد، و آدمی رو به خدا. ما همه آفتابگردانیم. اگر آفتابگردان به خاک خیره شود
درویشی را ضرورتی پیش آمد، گلیمى را از خانه یکى از پاکمردان دزدید. قاضى فرمود تا دستش بدر کنند. صاحب
آرایشگر فقیری خیلی شاد بود. چون چیزی نداشت که نگرانش باشد. او آرایشگر دربار بود و هر روز برای خدمت
مرد زاهدی که در کوهستان زندگی میکرد، کنار چشمهای نشست تا آبی بنوشد و خستگی در کند. سنگ زیبایی درون
یکروز عصر، دوستی که به دیدنش آمده بود و از وضعیت دشوارش مطلع شد، گفت: واقعاً عجیب است. درست بعد