دریافتن مزۀ آب هفت دریا – داستان ذن

روزی از روزها، یکی از شاگردان «ذن» از استاد «ها کویین» سئوال کرد: «چگونه می‌شود از جزء به کل رسید و آن‌را درک کرد؟»
استاد «ها کویین» جواب داد:
«اگر مردی بخواهد مزۀ آب دریا را بچشد، اگر چه زیست‌گاهش در دل کوهستان باشد، تنها بایست پای پیش ‌نهد و به‌ راه افتد؛ اگر همچنان برود، پس از چند روز بی‌شک به دریا خواهد رسید. آنگاه با فرو بردن انگشتش درون آب، و چکاندن قطراتی چند به دهانش، مزۀ آب هفت دریا را برای خودش درمی‌یابد.»

مهم: وقتی به داستان واقعی بالا بیشتر تعمق و تفکر نمایید، متوجۀ این موضوع خیلی مهم می‌شوید که؛ هرگاه کسی بخواهد به نتیجۀ مطلوب در هر کاری برسد، ابتدا باید همت کرده و بار سفر را ببندد. زیرا در کُنج‌خانه نشستن، انسان را به مقصود اصلی‌اش نمی‌رساند. اگر شما بخواهید از جزء به کل برسید؛ ابتدا باید کمر همت بسته و در آن‌ راه، با سعی و کوشش فراوان و تحمل سختی‌ها و کشیدن ریاضت‌ها که مخصوص افراد محقّق می‌باشد، قدم بگذارید.

بزرگان می‌گویند:
«طولانی‌ترین مسافت‌ها، با قدم اول آغاز می‌گردد.»

شاعر شیرین سخن می‌گوید:
«نابرده رنج، گنج، میسر نمی‌شود مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد»
بعد از اینکه همت‌کرده و در جهت طریقت‌ِدانایی، به‌حرکت درآمدید؛ نوبت تحقیقات می‌رسد. اگر کسی شرایط تحقیقات را کاملاً رعایت نماید، مطمئناً نتایج بدست آمده، می‌تواند شخص را از جزء به کل هدایت کند.

مراحل تحقیقات به قرار زیر می‌باشد:

۱- عشق: اگر کسی عاشق کسب علم نباشد، نمی‌تواند حتی قدمی در این راه بردارد. زیرا این عشق است که سوخت تحقیقات را برای مدت طولانی تأمین می‌کند.

۲- تفکر: اگر کسی در رابطه با کاری که باید انجام دهد تفکر نکند، نمی‌داند که چطوری و از کجا شروع نماید. در مجموع، این تفکر است‌که محقّق را در وادی‌ها و مراحل مختلف به‌سمت درست هدایت می‌کند.

۳- طراحی و نقشۀ اولیه: اگر کسی در رابطه با موضوع تحقیقاتی‌اش، آن‌را طراحی نکرده و روی کاغذ ثبت نکند؛ در واقع، راه را برای مراحل اصلی تحقیقات هموار نکرده است. زیرا، محقّق باید طرح و نوشته و نقشه‌ای از شروع تحقیقاتش داشته باشد، و آنگاه دست به‌کار شود.

۴- عملی و تجربی: بعد از عاشق کار شدن و تفکر دربارۀ موضوع مورد نظر و نُت‌برداری (طراحی و نوشتن) موارد ضروری برای تحقیقات، هنگام کار عملی می‌باشد. در واقع کار عملی همان کار تجربی است‌که شخص را کارآزموده می‌کند. محقّق اگر نتواند آستین‌هایش را بالا بزند و کارِ عملی انجام دهد، مطمئناً نتیجۀ مطلوب از تحقیقاتش دریافت نخواهد کرد.

۵- آزمایش: بعد از اینکه محقّق کار عملی‌اش را شروع کرد، باید به‌طور مداوم و مستمر، بدون کوچک‌ترین خستگی و ناامید شدن در مورد تحقیقاتش، همچنان به آزمایشات خودش ادامه دهد. در واقع آزمایش کردن، همان مداومت و استقامت داشتن به‌همراه اراده‌ای فولادین در آزمایشات به‌ظاهر یکنواخت و خسته کننده، می‌باشد.

۶- بررسی: زمانی‌که محقّق آزمایشات خودش را به پایان رسانید، باید نتیجۀ آنها را، با دقّت خیلی زیاد مورد بررسی و تفحص قرار دهد. در واقع، این موضوع بررسی است که نقاط ضعف و قوتِ آزمایش را نشان می‌دهد. اگر بررسی را با دقّت و ظرافت خاص خودش انجام ندهید، مطمئناً وقت خودتان را تا اینجا تلف کرده‌اید.

۷- ساخت نمونۀ اولیه: بعد از اینکه تمامی مراحل بالا را با دقّت و موفّقیت کامل پشت‌سر گذاشتید، نوبت تولید می‌رسد. تولید یعنی، ساخت نمونه‌ای از تحقیقات بعمل آمده. تولید یعنی، نمونۀ قابل استفاده برای مقصد از پیش تعیین شده. تولید یعنی، تز، نوآوری، اختراع و اکتشاف. در واقع خروجی هر تحقیقی، تولید آن‌را در پی دارد. هر محقّقی، در انتهای کارش، برای اینکه به خودش و دیگران، نتیجۀ تحقیقاتش را نشان دهد که موفّقیت‌آمیز بوده و می‌تواند مثمر ثمر برای جامعه و بشریت باشد؛ یک نمونه از آن‌را، تولید می‌کند.

۸- آزمایش نمونه: بعد از اینکه نمونۀ اولیه از تحقیقات خودتان را تولید کردید، نوبت به آزمایش‌کردن نهایی آن می‌رسد. اگر آزمایش نمونه، مورد قبول کارشناسان و خُبرگان فن واقع گردید، پس نتیجۀ تحقیقات و زحماتی‌که کشیده‌اید، به ثمر نشسته است.

۹- تکثیر و تولید: بعد از اینکه تمامی مراحل بالا به بهترین شکل ممکن، مورد تأیید قرار گرفت، و نتیجۀ آن رضایت‌بخش بود؛ نوبت تکثیر از روی نمونۀ اولیه که قبلاً تولید کرده بودید، می‌رسد. در واقع، این تکثیر است که تمامی زحماتی را که محقّق کشیده است، به‌دست افراد جامعه می‌رساند. اگر این قسمت تحقیقات نباشد، زحمات محقّق بی‌نتیجه خواهد بود. زیرا محقّقِ واقعی، کسی‌است‌که، می‌خواهد دست‌رنج کار و تلاشش را در راه رضای‌خداوندِ بخشنده و مهربان، به‌راحتی تحت ‌اختیار بشریت قرار دهد. در این‌صورت است‌که جامعۀ ‌بشری ما می‌تواند روز به روز ترقّی و پیشرفت نماید.

بزرگان می‌گویند:
«حال که ما زندگی دوباره نداریم، بیایید از تجربۀ دیگران استفاده نماییم.»

در داستان بالا، رازی نهفته شده است و آن این است‌ که؛ اگر می‌خواهید از جزء به کل برسید، خیلی راحت می‌توانید به کنارِ اقیانوسِ بی‌کرانِ نعمت‌های الهی رفته، و از آن، یک قطره آبِ معرفت و آگاهیِ الهی را بنوشید. اگر کسی این‌کار را بکند، و بتواند فقط یک قطره از آبِ اقیانوسِ بی‌کرانِ الهی را بنوشد، مطمئناً دلش به نورِ معرفت و آگاهیِ الهی روشن گردیده، از جزء به کل رسیده، و آن‌را با تمام ظرفیت وجودی‌اش، درک خواهد نمود.

شاعر شیرین سخن می‌گوید:
«آب دریا را اگر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید»

استاد حکیم می‌فرماید:
«اگر با یک سلول ارتباط برقرار کنید، مثل این است‌که با یک کهکشان ارتباط برقرار کرده‌اید.»

قسمت اصلی سلول را اتم تشکیل می‌دهد. اگر به‌وسیلۀ میکروسکوپ، هستۀ مرکزی اتم‌ها را ببینید، متوجه می‌شوید که الکترون‌هایی به دورِ هسته، در حال گردش می‌باشند.
همچنین، اگر به‌وسیلۀ تلسکوپ، منظومۀ شمسی را رصد و مشاهده کنید، متوجه می‌شوید که کرات و سیارات به دورِ خورشید، در حال گردش می‌باشند. در واقع، اگر کسی بتواند جزء (سلول) را درک کند و با آن ارتباط برقرار نماید، مطمئناً می‌تواند با کل (کهکشان) ارتباط برقرار کرده و آن‌را درک نماید.

استاد حکیم می‌فرماید:
«خِردمند کسی است‌که، از خودشناسی به خداشناسی برسد.»

نوشته ی: استاد محمدرضا یحیایی – کتاب داستان های ذن جامع

برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: ۰ میانگین: ۰]

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید
پیمایش به بالا