روزی استاد «ذن» برای گردش و قدمزدن همراه یکی از شاگردانش بیرون رفت، روباهی را دید که در تعقیب خرگوشی بود، استاد گفت:
«طبق یک افسانۀ قدیمی، خرگوش از دست روباه فرار خواهد کرد.»
شاگرد جواب داد : «نه، ممکن نیست، روباه سریعتر میدود.»
استاد مصرانه گفت: «ولی خرگوش بالاخره از او فاصله خواهد گرفت.»
بعد از مدتی، همانطوریکه استاد از قبل پیشبینی کرده بود، خرگوش از دست روباه فرار کرد.
شاگرد پرسید: «بر چه اساسی شما اینقدر مطمئن بودید؟»
استاد جواب داد: «زیرا روباه به قصد بدستآوردن غذا میدوید؛ ولی خرگوش به قصد ادامۀ زندگیش فرار میکرد.»
مهم: وقتی به زندگی بزرگان نظری اجمالی بیافکنید، متوجۀ این موضوع خیلی مهم میشوید که، آنها بهقدری در تصمیمات و کارهایشان مصمّم و راسخ بودند که تا پای جانشان از هدفشان دفاع میکردند؛ دقیقاً مثل داستان بالا که خرگوش بهخاطر زندگیش از دست روباه خلاص شد، بزرگان هم با اتکاء به همان نیرو، از دست جهل و نادانی و غرور و خودخواهی خلاص میشدند. در واقع مردم عادی، فقط بهخاطر تعریف و تمجید اطرافیانشان دست به کار دنیوی میزنند، ولی بزرگان و خردمندان، بهخاطر زندگی اُخروی و جاویدان در این دنیا، از دست روباهِ ویرانگر (جهل و نادانی، غرور و خودخواهی و … غیره) فرار میکنند و خلاص میشوند.
وقتی به داستان واقعی بالا بیشتر تعمق و تفکر نمایید، متوجۀ این موضوع خیلی مهم میشوید که؛ خداوند متعال نیرویی بسیار قوی را در درون موجودات هستی، برای خلاصی از شر مشکلات و خطرات، قرار داده است. وقتیکه انسان در «شرایط، مکان و زمانِ» خاصی قرار گیرد که هیچگونه کاری نتواند بکند و احساس خطر نماید، در همانلحظه استکه نیروی پنهانِ درونش فعال شده، و انجام وظیفه میکند. پس، هر چقدر آنشخص بیشتر در معرض خطر باشد، انرژی درونی بیشتری از آن به بیرون فوران میکند. این نیروی درونی، زمانیکه به بیرون هدایت شود، قدرتی خارقالعاده به شخص میدهد؛ دقیقاً مثل ورزشکارِ حرفهای و پُر قدرتی میماند که علاوه بر قدرتِ بدنی زیاد خود، دوپینگ هم کرده باشد. در هنرهای رزمی، تکنیک فعال کردن و تحت کنترل گرفتن نیروی درون (چی) را «چیکُنگ» و «چیای» میگویند.
[نیروی درون (چی«CHI»)- تکنیکهای فعالکردنِ نیروهای درونی توسط شاگردان مبتدی و شاگردان ارشد (چیکُنگ «CHI KUNG»)- تکنیکهای تحت کنترل گرفتن نیروهای درونی توسط اساتید حکیم و دانا (چیای «CHI AI»)]
با توجه به فرمول بالا، متوجه شدید که چگونه خرگوش از دست روباه فرار کرد. زمانیکه خرگوش احساس خطر مرگ کرد، نیروی درونی (چی) خود به خود فعال شده، و نیروی زیادی را بهعضلات دست و پاهایش منتقل نمود. بههمینخاطر، خرگوش در یکلحظه، دارای آنچنان قدرتی گردید که توانست از دست روباه فرار نماید. ولی روباه، بدلیل اینکه میخواست خرگوش را فقط برای خوردن شکار کند، نتوانست نیروی درون خود را فعال نماید. بههمین خاطر، فقط با نیروی بیرونی و عضلانی و جسمی خودش، بهدنبال خرگوش دوید.
از گفتههای بالا نتیجهگیری میکنیم که اگر کسی با داشتن هدف و آگاهی و علم و معرفت، همزمان از نیروهای درونی و بیرونی استفاده نماید، موفّقیت خارقالعادهای را نصیب خودش میکند.
همانطوریکه در بالا گفته شد؛ فعالکردن و تحت کنترل گرفتن نیروی درون (چی) فقط در دستان اساتید هنرهای رزمی، که ایمان به خداوندِ قادرِ مطلق را دارند، و به حکمت و معرفت الهی دسترسی پیدا کردهاند، میباشد. متأسفانه خیلی از شاگردان و اساتید ظاهری، سودجو و فرصتطلب در هنرهای رزمی، بدون اینکه اطلاعی از اَسرار این علم داشته باشند، ادعاهای کاذبی مینمایند.
برای اینکه خوانندگان محترم بتوانند فرق بین اساتید به حق این روش، و اساتید کاذب و دروغین را متوجه شوند، فرمول زیر را بهرشتۀ نگارش در میآورم. اگر شخصی، همۀ شرایط ذیل را دارا بود، یکی از اساتید به حقِ این روش میباشد:
۱- علم و مهارت کافی در هنرهای رزمی.
۲- دارا بودن حکمت و معرفت الهی.
۳- مؤمن بودن به خداوندِ خالقِ هستی.
۴- باز بودن چشم دل و بصیرت (دارا بودن چشم برزخی).
۵- پرستش خداوند متعال در حالت نماز (مخلصانه و متواضعانه، خاضعانه و خاشعانه).
۶- توکلکردن به خداوند حکیم و دانا.
۷- انجامدادن دستورات الهی که در ادیان و مخصوصاً دین اسلام و کامل شیعه آمده است، و بهصورت رمز و راز و اَسرار الهی نهفته شده است.
۸- دارا بودن اخلاق پسندیده و خُلق و خوی نیکو.
۹- امانتداری.
۱۰- ستار بودن (پوشاندن عیبهای دیگران).
۱۱- برای آخرت توشه جمعکردن و بیاعتنایی به دنیای مادی.
۱۲- در راه رضای خداوند رحمان و رحیم، به مخلوقات خداوند خدمتکردن، بدون انتظار پاداش و حتی تشکر از طرف مخلوق.
۱۳- بهدنبال کسب روزی حلال رفتن، و دوری از فساد و شهوت و مقام و ثروت دنیوی.
۱۴- گفتار و پندار و کردار الهی داشتن؛ یعنی سخنانش، افکارش و اعمالش الهی باشد.
با توجه به گفتههای بالا، متوجه میشوید که این اساتید بسیار نادر و کیمیا میباشند. ولی اگر یکی از این اساتید را یافتند، بدانیدکه خان نعمتالهی جلوی رویتان گسترده شده است. در اینصورت خداوند رحمان و رحیم را شاکر باشید، و از حکمت و معرفت و حقیقت الهی کمال فیض را ببرید. در اینحالت مواظب وسوسههای شیطانی باشید، زیرا خیلیها اول راه، خود را خراب میکنند، و از ادامۀ راه باز میمانند. امیدوارم که شما از خردمندان روزگارِ خودتان بوده، و فقط در راه مستقیم الهی (صراطالمستقیم) قدم بردارید؛ انشاءالله.
نوشته ی: استاد محمدرضا یحیایی