شاگردانِ استادی جوان، هر روز از خوشپوشی و خوشبویی استاد خود تعریف میکردند. مردم عادی نیز، او را شیکپوشترین مردم شهر میدانستند. روزی هنگامیکه تعالیم ذن تمام شد، استاد از رهروان خواست که در نظافت معبد به او کمک کنند، و پس از نظافت قسمتهای مختلف معبد، به نظافت توالتها پرداختند. استاد در نظافت توالتها از بقیه پیشی گرفت. بهطوریکه حتی آستینهای خود را بالا زده، کثیفترین نقاط را دست برده و پاک میکرد.
شاگردان از این عمل استاد به انزجار افتاده بودند، و دیگر تاب نیاورده و به بیرون از معبد گریختند.
استاد دقایقی بعد، به میان شاگردان خود بازگشت، در حالیکه سر و وضع مرتبی داشت و هنوز از عطرهای خوشبو معطر بود، و رهروان پچپچکنان شروع به تعریف از لباسها و بوی خوش او کردند!
مهم: برخی از اساتید بزرگ، در زمانهای گذشته، آنقدر متواضع و ساده و بیآلایش بودند که حتی تمیزکردن بدترین و کثیفترین نقاط توالت (مستراح) دریغ نکرده، و آنرا عار نمیدانستند.
وقتی به این داستان واقعی عمیقتر نگاه کنید، متوجۀ این موضوع میشوید که، اولاً، اساتید طریقت دانایی معتقد بودند که، ما باید کارهای مربوط به زندگی شخصی خود را تا آنجاییکه میشود، خودمان انجام دهیم؛ زیرا اینکار باعث میشود که تواضع و سادگی وارد زندگیمان شده، و وابستگی ما به دیگران کمتر شود. دوماً، بین کار و ظاهر شخصی فاصله ایجاد میکردند؛ زیرا وقتی آن استاد توالتها را شستو شو داده و تمیز میکند، در آنجا به ظاهر و شخصیت و مقام خود فکر نمیکند؛ بلکه تنها به تمیزکردن توالتها تمرکز میکند، و زمانیکه میخواهد بین شاگردان خود رفته و مشغول به تدریس شود، ظاهر خود را آراسته، و از عطرهای معطر و عالی استفاده میکند که ذهن اطرافیان را به خوشپوشی و خوشبویی خود متمرکز گرداند. سوماً، استاد دانا میخواست با اینکار خود، به شاگردان درسی بزرگ بدهد که کار کردن عار نیست، حتی اگر استاد باشید و یا در آینده به مقام استادی نایل شوید. چهارم اینکه، هر چهقدر انسان بار علمیاش زیادتر باشد، باید توسط تواضع و انجام کارهای به ظاهر کوچک روزانه، خود را به درجۀ والای معرفتی برساند. پنجم اینکه، اگر کسی نتواند کارهای ساده و کوچک روزانه خود را به نحو احسن و درست انجام دهد، بههیچ وجه نمیتواند دست به کارهای بزرگتر و خارج از برنامۀ شخصی روزانۀ خود بزند، در وداقع، اگر کسی نتواند قدم اول را درست بردارد، نمیتواند قدمهای بعدی را در زندگی خود درست و صحیح بردارد.
حضرت رسول اکرم میفرمایند:
«بهدرستی که خداوند پاک است و پاکان را دوست دارد، تمیز است و تمیزی را دوست دارد.»
(میزانالحکمه – جلد ۱۰ – صفحه ۹۲)
نوشته ی: استاد محمدرضا یحیایی – کتاب داستان های حکمت آموز جامع