در دوران «می جی»(Mei je)، یکی از استادان بزرگ ذن، به نام « کی چو»(Kei chu) در شهر «کیوتو» زندگی میکرد. او رئیس دیری بزرگ (محل عبادت راهبان) به نام «توفوکو» (To fu ku) بود.
روزی فرماندار «کیوتو» برای نخستین بار به ملاقاتش رفت. ملازم فرماندار کارت فرماندار را که روی آن، «کی تا گاکی»(Kita gake) فرماندار «کیوتو» چاپ شده بود به استاد «کی چو» تسلیم نمود.
استاد «کی چو» به ملازم فرماندار گفت: من با چنین شخصی کاری ندارم. بگو از اینجا برود. ملازم فرماندار کارت را با عذرخواهی به فرماندار برگرداند. فرماندار گفت: اشتباه از من است. و با مداد روی عبارت «فرماندار کیوتو» خط کشید، و دستور داد ملازم، کارت را دوباره نزد استاد بزرگ ببرد.
استاد «کی چو»که این بار کارت را دید، گفت: آه، این «کیتا گاکی» است؟! بگو تشریف بیاورند داخل.
مهم: وقتی به زندگی بزرگان نظری اجمالی بیافکنید، متوجه این موضوع میشوید که: آنها همه انسانها را با یک چشم میدیدند. یعنی مقام و شهرت و ثروت دیگران، برایشان پشیزی ارزش نداشت. در این داستان واقعی، درسی بزرگ برای ما انسانها نهفته است. و آن این است که؛ وقتی به مقام و شهرت و ثروت رسیدید، اگر خواستید پیش بزرگان، علما و دانشمندان بروید، مواظب اعمال و رفتار و گفتار، و مخصوصاً پندار خود باشید. و از خودبزرگبینی و گفتن القاب و حرفهای اضافی پرهیز نمایید. زیرا بزرگان واقعی، کسانی هستند که، بیش از هر چیز، سادگی و صداقت و پاکی و معرفت، و بهخصوص نیّت خالص افراد را در نظر میگیرند. و اگر احساس خودبزرگبینی و منیّت را در دیگران ببینند، بههیچ وجه ممکن با آنها ارتباط برقرار نمیکنند. حالا میخواهد شاه مملکت باشد یا وزیر و یا تاجر بزرگ و … . ولی اگر آنها مثل انسانهای واقعی، بدون القاب و غرور، با سادگی و نیّت پاک، به ملاقات بزرگان بروند، مطمئناً با آغوشی باز و انرژی معنوی خالصِ آن بزرگ، روبرو خواهند شد. برعکس، اگر شخصی به زور و با تکبر و غرور به دیدن بزرگی برود، موجب میشود آن بزرگ با آغوش بسته و با انرژی دنیوی و ناخالص، با او برخورد کند.
بزرگان واقعی، کسانی هستند که از دنیا و ظاهربینی پرهیز مینمایند. بههمین خاطر، القاب و مقام و ثروت هیچکس، حتی به اندازه ذرّهای روی آنها تأثیر نمیگذارد؛ شاید برعکس هم شود؛ یعنی آنها بخواهند درس خوبی به افراد مغرور بدهند. لذا نه تنها القاب افراد مغرور کارساز نمیگردد، بلکه برعکس شده و نتیجه منفی میدهد.
هر چیزی راهی دارد، و راه وارد شدن به قلمروی بزرگان هم؛ پاکی، صداقت، صبر، استقامت و تواضع میباشد.
حضرت امام علی میفرمایند:
«با آنکسکه تو را سخن آموخت بهدرشتی سخن مگو، و با کسیکه راه نیکو سخنگفتن به تو آموخت، لاف بلاغت نزن.»
استاد حکیم میفرماید:
«انسان باایمان و باتقوی و عالِم، احتیاجی به خودنمایی و ثابت کردن علم و معرفت و قدرت خویش ندارد. زیرا کسانیکه باید بفهمند، خودشان متوجه میگردند.»
نوشته ی: استاد محمدرضا یحیایی – کتاب داستان های ذن جامع