منظور از موجودات”غیر ارگانیک” ، موجوداتی است که چـون بشـر دارای کالبد مادی نیستند. آنها دارای کالبدی انرژیـک انـد. در واقـع در اطراف ما موجودات زنده بی شماری زنـدگی میکنند کـه یـک نمونـه آن موجـودات ارگانیـک، یعنـی موجـوداتی هسـتند کـه دارای جسمیت و کالبد مادی میباشند. اما بخش قابل توجهی از موجودات زنده، در عالم موجودات غیر ارگانیک که یک جهان انرژیک است، بسر میبرند. برخی این عالم را برزخ، یا عالم مثال دانسته اند. زیرا حـد واسط دنیا وآخرت است. در اینجا، هم ماده است هم شکل و تصویر، اما در آنجا مـاده نیسـت آنچنانکه در اینجاست. اما شکل و تصویر وجود دارد. آن عـالمی اسـت لطیف براساس انرژی. به آن عالم اثیری یا اختری نیز میگویند. موجودات غیر ارگانیک، زنده هستند یعنـی دارای حیـات، آگـاهی و هوشمندی میباشند. این موجودات از آنجا که چون آدمـی کالبـدی ثقیل و مادی ندارند و از محدودیتهای تـن، عـاری میباشند، از نظر نوع زندگی، سرعت، قدرت، حرکت، میزان آگاهی، حوزه دیـد و ادراک، کاملاً متفـاوت مینمایند. بـا ایـن حـال آنهـا نیـز دارای محدودیتهایی هستند و ایـن محدودیتها متناسـب بـا وضـعیت وجودی آنهاست. موجودات غیر ارگانیـک نیـز انـواع متنـوعی دارنـد. یـک نـوع آن در فرهنگ دینی بنام جن شناخته شده است. البته اگر جـن را بـه معنای اخص بگیریم، در این صورت” غیر ارگانیـک” اعـم از جـن خواهد بود. موجودات غیر ارگانیک را در فرهنگ گذشته “صیاصی معلقه” می نامیدند زیرا میدانستند که آنها محلی بنـام کالبـد جسـمانی مـادی ندارند پس” معلقه” فرضشان نموده اند و از آنجا که دارای وجودند و در موجودیتشان وحدت و هماهنگی و حصار است به “صیاصـی” نسبت داده اند. عالمی چون ملاصدرا آنها را تحت عنوان” صور مثالیـه” آورده و بـه سه دسته کلی تقسیم میکند. یکی ”ملائکه ارضیه” که چنانکه از نامش پیداست این گروه در فعل و انفعالات موجودات زمینی شرکت دارند. دیگـر” ملائکـه سـماویه” که مامور تدبیر و تاثیر بر اجرام و انرژیهای کیهانی شناخته شده اند و گروه سوم را تحت عنوان” ملائکه مقرّبین” نام مینهد کـه اینـان کاملاً متوجه ذات حق تعالی هستند زیرا جز به خداوند و اراده الهی به چیز دیگری اهمیت نمیدهند.
جنیان را اساتید عصر حاضر، موجودات غیرارگانیک خوانده اند. منظور از غیرارگانیک، آن موجودی است که جسمیت ندارد. دارای فیزکالیته سخت نیست.
انسان دارای فیزیکالیته سخت است. از خاک است. اما جنیان، از جنس انرژی اند. ناری اند و آتش از خاک لطیفتر است. برای همین است که براحتی به چشم نمیآیند. نه اینکه نیستند، نه اینکه توهم اند، آنها وجود دارند، هستند، زنده اند. دیدن آنها نیازمند انرژی قابل توجه ایست. این انرژی را یا باید بیننده تأمین کند و یا خود آنها. و آنها قدر انرژی را میدانند و بندرت چنین کاری میکنند مگر آنکه امر مهمی در کار باشد. آنها به اندازه قابلیتهایشان، هوشمندند. زاد و ولد دارند. منتها از جنس انرژی اند. موجوداتی انرژیایی. از آنجا که جسمیت سخت ندارند، قابلیت جابجایی فوق العاده ای دارند زیرا این جسم سخت است که در معرض اصطکاک است.
و …