یک استاد ذن به نام «گِتان»(Gettan) که در سالهای آخر دوره «توکو گاوا»(Toku gawa) میزیست، همیشه میگفت:
سه نوع رهرو داریم: یک، آنهاییکه ذن را به دیگران میدهند و افاضه میکنند. دو، آنهاییکه دیر و معبد را نگهمیدارند. و سه، آنهاییکه کیسههای برنج و لباس را از گیره میآویزند.
«گاسان»(Ga san) هم همین نظر را داشت. وقتیکه زیر نظر استاد «تِکی سوی»(Teki sui) تحصیل میکرد، معلمش بسیار سختگیر بود. گاه حتی کتکش هم میزد. سایر رهروان چنین روش تعلیمی را نمیتوانستند تحمل کنند و دیر (محل عبادت راهبان) را ترک کردند. ولی «گِسن» ماند و گفت: «رهروی بیچاره، نفوذ (اقتدار) استاد را بهکار میبرد؛ رهروی نسبتاً خوب، مهربانی معلم را تحسین میکند؛ اما رهروی خوب، زیر انضباط معلم قوی میشود.»
مهم: وقتی به زندگی بزرگان نظری اجمالی بیافکنید، متوجه این موضوع خیلی مهم میشوید که، آنها راههای خیلی دشوار را زیر نظر اساتید مجرب و سختگیر طی نمودهاند.
وقتی به داستان واقعی بالا توجه نمایید، این موضوع را دریافت میکنید که؛ سالکین طریقت دانایی به سه دسته تقسیم میشوند، و فقط یک دستۀ آنها میتوانند به آخرین درجۀ این راه که همانا رسیدن به روشنایی و روشنشدگی میباشد، برسند. این دسته، معمولاً از بین صدها نفر و حتی هزاران نفر گلچین میشوند. زیرا این طریقت، راهی نیست که فقط با کسب معلومات آکادمی و کلاسیک دانشگاهی بتوان به مدرک مورد نظر و استادی رسید. بلکه در این طریقت، شخص باید آزمایشات سخت و دشوار جسمی و ذهنی و روحی را زیر نظر بزرگترین اساتید طی کند. و تنها کسانی میتوانند این مراحل را طی کرده و از آزمایشات انجام شده سربلند بیرون آیند که از لحاظ «پاکی، صداقت، صبر، استقامت و تواضع» به بالاترین حد ظرفیت خود رسیده باشند. بههمین خاطر است که شاگردان طریقت دانایی، سال به سال از تعدادشان کاسته میشود. و تنها کسانیکه آستانۀ ظرفیتشان بسیار بالا باشد، میتوانند با گذشت سالها، استقامت کرده و با قدرت صبرشان به آخرین درجۀ طریقت دانایی، که همانا خودشناسی میباشد، نایل آیند.
در واقع اساتید کار کشته طریقت دانایی، مخصوصاً با طرح کردن مشکلات و سختگیریهای از پیش تعیین شده، شاگردان خود را دستهبندی مینمایند. و در نهایت، فقط روی آن دسته از شاگردانی که آستانۀ ظرفیتشان بالا میباشد، سرمایهگذاری اصلی خود را انجام میدهند.
پس نتیجه میگیریم که هر کسی پیمانه و ظرفیتی دارد. و فقط کسانیکه ظرفیت بالایی نسبت به دیگران داشته و بیشتر میتوانند مشکلات و مصائب را تحمل نموده و خم به ابرو نیاورند، به مدارج بالای طریقت دانایی میرسند.
استاد حکیم میفرماید:
«علم و عمل، دو بال برای پرواز بهسوی قلّههایِ ترقّی میباشد.»
استاد حکیم میفرماید:
«علم و عمل، دو بالِ پروازِ خردمند است.»
استاد حکیم میفرماید:
«دریا دل و صبور و بیمُدعا باشید؛ و خودتان را در اعماق وجود اقیانوس بیکران الهی، غرق نمایید؛ تا بتوانید به خودشناسی و خداشناسی، دسترسی پیدا کنید.»
نوشته ی: استاد محمدرضا یحیایی – کتاب داستان های ذن جامع