«سوئی وو»(Sui wo)، شاگرد «هاکوئین»(Ha kuin)، معلّم خوبی بود. در یکی از روزهای تابستان که، وقت را به تنهائی و در انزوا میگذارند، رهروی از اهالی جزیرۀ جنوبی ژاپن، به خدمتش آمد.
«سوئی وو» این مسئله را برای او مطرح کرد: صدای یک دست را بشنو!
رهرو سه سال ماند و فکر کرد، ولی نتوانست جواب را بیابد. شبی اشکریزان نزد استاد رفت، و گفت: باید با خجلت و ناامیدی به جنوب برگردم. زیرا نمیتوانم جواب را بیابم.
«سوئی وو» اندرز داد که یک هفتۀ دیگر صبر کن. و به تفکر عبادت، ولی عمیقتر از گذشته بپرداز. اینکار هم فایدهای نداشت، و رهرو به روشنشدگی نرسید. «سوئی وو» پیشنهاد کرد که یک هفتۀ دیگر هم سعی کند. رهرو چنین کرد؛ باز دوباره بیفایده بود. همینطور، یک هفتۀ دیگر هم بیثمر بود، و رهرو به روشنشدگی نرسید. رهرو در ناامیدی محض، از استاد «سوئی وو» استدعا کرد، اجازه مرخصی یابد. ولی استاد اصرار داشت، پنج روز دیگر به تفکر عبادت بنشیند. اینکار هم فایدهای نداشت. در انتها، استاد «سوئی وو» تأکید کرد که: سه روز دیگر به تفکر بنشین، و اگر به روشنشدگی نرسیدی، خودت را بکُش!
رهرو، ایندفعه را با امید به زندگی و با خلوص و کاملتری به مراقبه نشست، و روز دوم به روشنشدگی (سامادهی) رسید.
مهم: اگر به زندگی افرادی که به روشنشدگی (سامادهی) رسیدهاند، نگاه کنید، این موضوع را متوجه میشوید که همگی آنها، در یک لحظه به یاد ماندنی، به روشنایی رسیدهاند. و آن لحظه را همیشه بهعنوان بهترین لحظۀ عمر خود، یادآور میشوند. در سختترین و بدترین و تاریکترین لحظات زندگی، که تمامی نیزهها بهطرف انسان نشانه رفته، و تمامی فشارها بهسمت اوست. درآن لحظه است که نور ایمان، از درون به بیرون آمده، و بَذر امید جوانه میزند. در آن لحظه به یاد ماندنی، و در یک آن، خداوند برای آن شخص نمایان میگردد. آنگاه تجلّی آگاهی و روشنایی، از تاریکترین نقطۀ عمیق درون شخص به بیرون فوران میکند. در این لحظه است که، شخص به روشنشدگی یا «سامادهی» میرسد. و این روشنایی و تجلّی آگاهی یا خودشناسی و خداشناسی، عَجب گوهری گرانبهاء میباشد که؛ تلألؤ آن چشم هزاران نفر را بهسوی خود جلب، و دل هزاران هزار نفر را بهسوی خود جذب، و عشق هزاران هزار نفر را بهسوی خود وصل میکند. و این است، وادی به حق «روشنایی».
استاد حکیم میفرماید:
«تجلّیِ آگاهی و نورِ الهی، از تاریکترین و عمیقترین نقطۀ درونِ شخصِ پرهیزکار، به بیرون فَوران کرده و شخص به روشنشدگی میرسد.»
استاد حکیم میفرماید:
«درخشندگیِ تجلّیِ آگاهی و نورِ الهی، چشمِ هزاران هزار نفر را بهسوی خود جلب، و دلِ هزاران هزار نفر را بهسوی خود جذب، و عشقِ هزاران هزار نفر را بهسوی خود وصل میکند.»