۱. شهوت، رابطه ما را با الوهیت قطع می کند، چرا که باعث کثرت روانی می گردد تا نتوانیم با الوهیت، با بینگ، با مادر الهی و با معنویت ارتباط برقرار کنیم. شهوت، ایگوهای دیگر را بوجود می آورد و آنها را پراکنده و تقسیم می کند. وجود ما را متکثر و متشتّت مینماید تا ما در این کثرت و تشتّت باقی بمانیم و به وسیله انرژی جنسی، ایگوها را تغذیه میکند تا کثرت در روان ما همیشه برقرار باشد.
۲. شهوت، ما را نادان می کند، چرا که هر قدر یک ایگو بزرگتر باشد، مقدار جهالت و نادانی ما نیز که از طریق آن ایگو بر ما مستولی و غالب می شود، بیشتر می گردد. وقتی ما بسیار شهوتران هستیم، چیزی درباره انرژی جنسی، تمایلات جنسی برتر و متعالی، ماهیت الهی انرژی جنسی و … نخواهیم دانست و جهل و نا آگاهی ما را فرا خواهد گرفت.
۳. شهوت، ما را فریب می دهد، چرا که به ما اینگونه القاء می کند که در جستجوی عشق است، به دنبال اتحاد است، به دنبال مورد قبول شدن است، به دنبال یکی شدن است و … اما وقتی به درستی با ایگوی شهوت کار می کنیم، می فهمیم که هدف شهوت، یکی شدن و اتحاد با خداوند نیست، بلکه آن را در دیگران می جوید، در یکی شدن با این و آن، در مادیات، در ماده، در احساسات گرایی، در احساس و در نهایت در عمل جنسی.
۴. شهوت ما را در سطح نگه می دارد، چرا که هیچگاه به ما اجازه نمی دهد به صورت عمیق وارد درون خودمان شویم. حتی شهوت در رابطه با دیگران نیز، ما را در یک سطح، به صورت موقت و زودگذر نگه می دارد. به وسیله کار کردن بر روی ایگوی شهوت، می توانیم آن کشمکش درونی را بفهمیم، آن دیزایر جنسی را درک کنیم و بعد، راحت تر می توانیم وارد درون و روان خود شویم و با مراکز ماشینی بدن مان ارتباط درستی برقرار نماییم.
۵. شهوت ما را تبدیل به شی می کند، چرا که به وسیله آن بتواند مالکیت خود را بر ما غالب کند. مالک ما باشد. از ما سوء استفاده کند، ما را کنترل کند. شهوت ما را تبدیل به شی می کند، شی ای که احساس ندارد، چرا که شهوت، شی بدون احساس را به راحتی می تواند کنترل کند و از آن سوئ استفاده نماید.
۶. شهوت بوی بدی دارد، چرا که درِ جهنم به وسیله شهوت باز می شود و افراد شهوتران، خود را به صورتی اغراق آمیز به وسیله ادکلن، معطر میکنند تا بوی گند و لزج مانند شهوت را بپوشانند، چرا که به صورت ناخودآگاه می دانند اسنس می تواند بوی بد شهوت را تشخیص دهد و بفهمد.
۷. شهوت، دروغی در قلب و در ذهن است، چرا که شهوت در همه حال دروغ میگوید، هم به خودمان و هم به دیگران. شهوت به ما دروغ می گوید و ما به اندازه کافی جاهل و نادان هستیم که حرف های او را باور کنیم، او را قبول کنیم. وقتی روی ایگوی شهوت کار می کنیم، اولین چیزی که با آن رو به رو می شویم و آن را متوقف می کنیم، باور داشتن به دروغ های شهوت است و ما شروع به صداقت با خودمان می کنیم، در زندگی و در رابطه با دیگران.
۸. شهوت، ما را هیپنوتیزم و تبدیل به ربات می کند، چرا که ذهن ما را مجبور می کند مثل او بیندیشد. احساس ما را مجبور می کند مثل او احساس کند و اراده ما را مجبور می کند طبق خواست و اراده او عمل کند. هر چقدر بر روی شهوت بیشتر کار کنیم، کنترل بیشتر و بهتری بر روی خودمان، احساسات مان، افکارمان، اعمال مان و … خواهیم داشت.
۹. شهوت ما را ضعیف و بی اراده می کند، چرا که بر پایه دیزایر و هوی و هوس است و دیزایر، اراده شرطی شده می باشد. به همین خاطر، هر چقدر دیزایر و هوی و هوس ما کمتر باشد، اراده مان بیشتر خواهد بود و با اراده بیشتر، درهای بیشتری به سوی ما باز خواهد شد و شگفتی های زندگی را لمس خواهیم کرد.
۱۰. شهوت به ما وعده عشق و لذت می دهد، چرا که چنگ هیپنوتیزمی شهوت از طریق لذت و احساسات خوشایند، ما را می گیرد و به دام می اندازد. به ما وعده عشق میدهد، وعده وحدت میدهد، وعده مورد قبول واقع شدن می دهد. وعده سیراب شدن می دهد، اما هرچقدر بیشتر در شهوت فرو می رویم، تشنگی ما بیشتر می شود. شهوت به ما وعده لذت میدهد، اما چیزی درباره درد و رنجی که بعد از آن قرار است بیاید، نمی گوید.
۱۱. شهوت عدم خوشبختی و فقدان آرامش است، چرا که تعادل درونی ما را بر هم می زند. ما را از تعادل و بالانس خارج می کند. هر چقدر بیشتر روی شهوت کار کنیم، آرامش، تمرکز، صلح، اراده و خوشبختی بیشتری خواهیم داشت.
۱۲. شهوت، سطح بینگ ما را پایین نگه می دارد، چرا که فضیلت ها را از ما دور میکند و رذیلت ها را به ما نزدیک می نماید. به خاطر شهوت، ما از کلام مان درست استفاده نمی کنیم و کلمات شهوت آمیز، ارتعاش ما را پایین می آورد و سطح بینگ ما را پایین نگه می دارد. کار کردن با شهوت به ما اجازه می دهد حس بخشندگی، پاکدامنی، صداقت و .. را دوباره بدست آوریم و از خودخواهی دست بکشیم.
۱۳. شهوت، قدرت تمرکز را از ما می گیرد، چرا که ما را از یک تخیل به تخیلی دیگر، از یک فکر به فکری دیگر، از یک آرزو به آرزوی دیگر و … می برد و همیشه این سیکل و چرخه وجود دارد و اینگونه ما تمرکز خود را از دست می دهیم.
۱۴. شهوت، انرژی جنسی را فقط در عمل جنسی و در مرکز جنسی میبیند، چرا که ذهن آلوده و انحطاط یافته، تجلیات طبیعی و نرمال انرژی جنسی را، وقتی که فعال و برانگیخته می شود، بدست می گیرد و کنترل و هدایت می کند و به وسیله چیزهایی که در ذهن ما وجود دارد، می تواند شهوت را بیدار کند و سازماندهی نماید. آن وقت هر چیزی که در ذهن ماست، هر چند خنثی و به دور از شهوت باشد، عاملی برای شهوت میشود. اگر ذهن ما در یک سکوت طبیعی و درونی باشد، درک خواهیم کرد که انرژی جنسی، یک اتفاق کیهانی است و این درک به خودی خود به ما کمک خواهد کرد که نیروهای شهوت را کنترل کنیم. وقتی بر روی ایگوی شهوت کار کنیم، درک خواهیم کرد که انرژی جنسی و تجلیات آن، مثل هر میل دیگری همانند خوردن و خوابیدن و … یک چیز کاملا طبیعی در وجود ماست و ما می توانیم این تجلیات جنسی و برانگیختگی را به وسیله تمریناتی همانند الکمی، همسا، پرانایاما و .. تبدیل و تصفیه نمائیم.
۱۵. شهوت از انرژی الهی جنسی سوء استفاده می کند، چرا که بینگ یا خدای درونی ما، این انرژی الهی را در اختیار ما قرار داده تا به وسیله آن به سوی او برگردیم، در حالیکه شهوت به جای اینکه از این انرژی الهی برای رفتن به سمت بینگ و معنویت، به سمت بالا استفاده کند، از آن در جهت یکی شدن با ماده و مادیات استفاده می کند و به جای اینکه عامل نجات و رهایی ما باشد، عامل سقوط و انحراف ما می گردد. وقتی روی شهوت کار میکنیم، ادراک ما نسبت به زندگی تغییر می کند و این تغییر، ما را به سمت خط عمودی میبرد، به سمت بینگ، معنویت، مادر الهی، مسیر و بیداری کانشسنس. به همین خاطر استاد گرانقدر سامائل آئون ویور می گوید : “شهوت، توهین به مقدسات است.”
۱۶. شهوت، از عناصر ضمیر ناخودآگاه برای اغوای دیگران استفاده می کند، چرا که تمام تصورات، تخیلات، وضعیت ها، پوزیشن ها، استراتژی ها، هدف های پنهان، نیتهای به ظاهر خیر اما در باطن شهوانی و …در ضمیر ناخودآگاه ما، قبلا بارها و بارها در زندگی های گذشته استفاده شده اند و به صورت بایگانی قرار دارند. شهوت از همه اینها استفاده می کند تا طرح و برنامه خود را اجرا نماید و به هدف خود برسد. وقتی با شهوت کار می کنیم، این مکانیسم درونی را درک می کنیم و به همین خاطر، این تکیه گاه مهم شهوت بر روی ضمیر ناخودآگاه، رفته رفته در وجود ما رنگ می بازد و ضعیف تر می شود.
۱۷. شهوت، حق انتخاب را از ما می گیرد، چرا که منطق خود را به ما دیکته می کند با گفتن جملاتی مثل “چقدر لاغره، چقدر خوشگله، چه اندام قشنگی داره، چقدر قد بلنده و …” ما تا زمانیکه انرژی جنسی خودمان را تبدیل و تصفیه نکنیم، هیچ حق انتخابی در مواجهه با شهوت نخواهیم داشت و همیشه، برده و بنده او خواهد ماند، اما کلید جادویی برای مقابله با شهوت، تبدیل و تصفیه آب های جنسی، به حرکت در آوردن و هدایت آن به بالا و درون و تبدیل آن از حالت مایع به گاز یا انرژی می باشد تا برای کار درونی مورد استفاده قرار گیرد.
۲. شهوت، ما را نادان می کند، چرا که هر قدر یک ایگو بزرگتر باشد، مقدار جهالت و نادانی ما نیز که از طریق آن ایگو بر ما مستولی و غالب می شود، بیشتر می گردد. وقتی ما بسیار شهوتران هستیم، چیزی درباره انرژی جنسی، تمایلات جنسی برتر و متعالی، ماهیت الهی انرژی جنسی و … نخواهیم دانست و جهل و نا آگاهی ما را فرا خواهد گرفت.
۳. شهوت، ما را فریب می دهد، چرا که به ما اینگونه القاء می کند که در جستجوی عشق است، به دنبال اتحاد است، به دنبال مورد قبول شدن است، به دنبال یکی شدن است و … اما وقتی به درستی با ایگوی شهوت کار می کنیم، می فهمیم که هدف شهوت، یکی شدن و اتحاد با خداوند نیست، بلکه آن را در دیگران می جوید، در یکی شدن با این و آن، در مادیات، در ماده، در احساسات گرایی، در احساس و در نهایت در عمل جنسی.
۴. شهوت ما را در سطح نگه می دارد، چرا که هیچگاه به ما اجازه نمی دهد به صورت عمیق وارد درون خودمان شویم. حتی شهوت در رابطه با دیگران نیز، ما را در یک سطح، به صورت موقت و زودگذر نگه می دارد. به وسیله کار کردن بر روی ایگوی شهوت، می توانیم آن کشمکش درونی را بفهمیم، آن دیزایر جنسی را درک کنیم و بعد، راحت تر می توانیم وارد درون و روان خود شویم و با مراکز ماشینی بدن مان ارتباط درستی برقرار نماییم.
۵. شهوت ما را تبدیل به شی می کند، چرا که به وسیله آن بتواند مالکیت خود را بر ما غالب کند. مالک ما باشد. از ما سوء استفاده کند، ما را کنترل کند. شهوت ما را تبدیل به شی می کند، شی ای که احساس ندارد، چرا که شهوت، شی بدون احساس را به راحتی می تواند کنترل کند و از آن سوئ استفاده نماید.
۶. شهوت بوی بدی دارد، چرا که درِ جهنم به وسیله شهوت باز می شود و افراد شهوتران، خود را به صورتی اغراق آمیز به وسیله ادکلن، معطر میکنند تا بوی گند و لزج مانند شهوت را بپوشانند، چرا که به صورت ناخودآگاه می دانند اسنس می تواند بوی بد شهوت را تشخیص دهد و بفهمد.
۷. شهوت، دروغی در قلب و در ذهن است، چرا که شهوت در همه حال دروغ میگوید، هم به خودمان و هم به دیگران. شهوت به ما دروغ می گوید و ما به اندازه کافی جاهل و نادان هستیم که حرف های او را باور کنیم، او را قبول کنیم. وقتی روی ایگوی شهوت کار می کنیم، اولین چیزی که با آن رو به رو می شویم و آن را متوقف می کنیم، باور داشتن به دروغ های شهوت است و ما شروع به صداقت با خودمان می کنیم، در زندگی و در رابطه با دیگران.
۸. شهوت، ما را هیپنوتیزم و تبدیل به ربات می کند، چرا که ذهن ما را مجبور می کند مثل او بیندیشد. احساس ما را مجبور می کند مثل او احساس کند و اراده ما را مجبور می کند طبق خواست و اراده او عمل کند. هر چقدر بر روی شهوت بیشتر کار کنیم، کنترل بیشتر و بهتری بر روی خودمان، احساسات مان، افکارمان، اعمال مان و … خواهیم داشت.
۹. شهوت ما را ضعیف و بی اراده می کند، چرا که بر پایه دیزایر و هوی و هوس است و دیزایر، اراده شرطی شده می باشد. به همین خاطر، هر چقدر دیزایر و هوی و هوس ما کمتر باشد، اراده مان بیشتر خواهد بود و با اراده بیشتر، درهای بیشتری به سوی ما باز خواهد شد و شگفتی های زندگی را لمس خواهیم کرد.
۱۰. شهوت به ما وعده عشق و لذت می دهد، چرا که چنگ هیپنوتیزمی شهوت از طریق لذت و احساسات خوشایند، ما را می گیرد و به دام می اندازد. به ما وعده عشق میدهد، وعده وحدت میدهد، وعده مورد قبول واقع شدن می دهد. وعده سیراب شدن می دهد، اما هرچقدر بیشتر در شهوت فرو می رویم، تشنگی ما بیشتر می شود. شهوت به ما وعده لذت میدهد، اما چیزی درباره درد و رنجی که بعد از آن قرار است بیاید، نمی گوید.
۱۱. شهوت عدم خوشبختی و فقدان آرامش است، چرا که تعادل درونی ما را بر هم می زند. ما را از تعادل و بالانس خارج می کند. هر چقدر بیشتر روی شهوت کار کنیم، آرامش، تمرکز، صلح، اراده و خوشبختی بیشتری خواهیم داشت.
۱۲. شهوت، سطح بینگ ما را پایین نگه می دارد، چرا که فضیلت ها را از ما دور میکند و رذیلت ها را به ما نزدیک می نماید. به خاطر شهوت، ما از کلام مان درست استفاده نمی کنیم و کلمات شهوت آمیز، ارتعاش ما را پایین می آورد و سطح بینگ ما را پایین نگه می دارد. کار کردن با شهوت به ما اجازه می دهد حس بخشندگی، پاکدامنی، صداقت و .. را دوباره بدست آوریم و از خودخواهی دست بکشیم.
۱۳. شهوت، قدرت تمرکز را از ما می گیرد، چرا که ما را از یک تخیل به تخیلی دیگر، از یک فکر به فکری دیگر، از یک آرزو به آرزوی دیگر و … می برد و همیشه این سیکل و چرخه وجود دارد و اینگونه ما تمرکز خود را از دست می دهیم.
۱۴. شهوت، انرژی جنسی را فقط در عمل جنسی و در مرکز جنسی میبیند، چرا که ذهن آلوده و انحطاط یافته، تجلیات طبیعی و نرمال انرژی جنسی را، وقتی که فعال و برانگیخته می شود، بدست می گیرد و کنترل و هدایت می کند و به وسیله چیزهایی که در ذهن ما وجود دارد، می تواند شهوت را بیدار کند و سازماندهی نماید. آن وقت هر چیزی که در ذهن ماست، هر چند خنثی و به دور از شهوت باشد، عاملی برای شهوت میشود. اگر ذهن ما در یک سکوت طبیعی و درونی باشد، درک خواهیم کرد که انرژی جنسی، یک اتفاق کیهانی است و این درک به خودی خود به ما کمک خواهد کرد که نیروهای شهوت را کنترل کنیم. وقتی بر روی ایگوی شهوت کار کنیم، درک خواهیم کرد که انرژی جنسی و تجلیات آن، مثل هر میل دیگری همانند خوردن و خوابیدن و … یک چیز کاملا طبیعی در وجود ماست و ما می توانیم این تجلیات جنسی و برانگیختگی را به وسیله تمریناتی همانند الکمی، همسا، پرانایاما و .. تبدیل و تصفیه نمائیم.
۱۵. شهوت از انرژی الهی جنسی سوء استفاده می کند، چرا که بینگ یا خدای درونی ما، این انرژی الهی را در اختیار ما قرار داده تا به وسیله آن به سوی او برگردیم، در حالیکه شهوت به جای اینکه از این انرژی الهی برای رفتن به سمت بینگ و معنویت، به سمت بالا استفاده کند، از آن در جهت یکی شدن با ماده و مادیات استفاده می کند و به جای اینکه عامل نجات و رهایی ما باشد، عامل سقوط و انحراف ما می گردد. وقتی روی شهوت کار میکنیم، ادراک ما نسبت به زندگی تغییر می کند و این تغییر، ما را به سمت خط عمودی میبرد، به سمت بینگ، معنویت، مادر الهی، مسیر و بیداری کانشسنس. به همین خاطر استاد گرانقدر سامائل آئون ویور می گوید : “شهوت، توهین به مقدسات است.”
۱۶. شهوت، از عناصر ضمیر ناخودآگاه برای اغوای دیگران استفاده می کند، چرا که تمام تصورات، تخیلات، وضعیت ها، پوزیشن ها، استراتژی ها، هدف های پنهان، نیتهای به ظاهر خیر اما در باطن شهوانی و …در ضمیر ناخودآگاه ما، قبلا بارها و بارها در زندگی های گذشته استفاده شده اند و به صورت بایگانی قرار دارند. شهوت از همه اینها استفاده می کند تا طرح و برنامه خود را اجرا نماید و به هدف خود برسد. وقتی با شهوت کار می کنیم، این مکانیسم درونی را درک می کنیم و به همین خاطر، این تکیه گاه مهم شهوت بر روی ضمیر ناخودآگاه، رفته رفته در وجود ما رنگ می بازد و ضعیف تر می شود.
۱۷. شهوت، حق انتخاب را از ما می گیرد، چرا که منطق خود را به ما دیکته می کند با گفتن جملاتی مثل “چقدر لاغره، چقدر خوشگله، چه اندام قشنگی داره، چقدر قد بلنده و …” ما تا زمانیکه انرژی جنسی خودمان را تبدیل و تصفیه نکنیم، هیچ حق انتخابی در مواجهه با شهوت نخواهیم داشت و همیشه، برده و بنده او خواهد ماند، اما کلید جادویی برای مقابله با شهوت، تبدیل و تصفیه آب های جنسی، به حرکت در آوردن و هدایت آن به بالا و درون و تبدیل آن از حالت مایع به گاز یا انرژی می باشد تا برای کار درونی مورد استفاده قرار گیرد.
برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: ۰ میانگین: ۰]