شنیدم که پژوهشگری از هوش مصنوعی پیشرفتهای پرسیده بود؛ اگر تو شیطان بودی با این انسانهای روی زمین چه میکردی؟!
و هوش مصنوعی بیدرنگ پاسخ داد؛ به هر کس که میرسیدم در ذهنش رسوخ میکردم و القا مینمودم؛ تنها تو بر حقی و دیگران باطل. تنها فکر تو و باور تو درست است و دیگران همه کافر. تنها تو و همفکرانت قوم برگزیدهاید و دیگران همه بنده و عبید شما. بهشت برخورداریها فقط برای شماست و دیگران همه راهی جهنماند. میگفتم؛ تمامی سرزمینها را فقط به شما بخشیدم و تیول شما کردم پس دیگران را تا میتوانید برانید و آواره کنید و به بردگی در آورید که سعادت شما در گرو این مبارزهٔ اصیل است.
میگفتم؛ ایمان به حق و عدالت کدام است؟! خدمت به خلق خدا کدام است؟! بروید و تنها به نفستان و خواستههایش باور داشته باشید و ثروتهای زمین را از آنِ خود کنید و لذت برید اگرچه پا بر زنده و مردهٔ دیگران بگذارید و یا طبیعت پاکیزه را به گند کشید. القا میکردم؛ اگر میخواهید همیشه بزرگ و سروَر باشید، تا میتوانید غیر خودتان را تحقیر کنید و بیآبرویشان سازید و توی سرشان بزنید تا همواره مسلط و پیروز باشید. مدام وسوسهشان میکردم که تنها شما نمایندهٔ خدایید بلکه اصلاً خود خدایید؛ پس تا میتوانید خدایی کنید. کیف کنید. که مواهب زندگی همه برای شماست نه جز شما…
و اینچنین ؛ در جهان آتشی بر پا میکردم و چنان همه را به جان هم میانداختم تا هیچ تنابندهای حتی یک روز خوش نبیند.
نوشته ی: مسعود ریاعی